به گزارش اختصاصی پایگاه خبری همکارنفتی| جنگ ۱۲ روزه اخیر ایران و رژیم صهیونیستی، علاوه بر ابعاد نظامی و امنیتی، آزمونی بیرحم برای تابآوری مدیریتی و زیرساختی کشور بود. گزارشهای میدانی و شواهد فنی حاکی از آن است که "سو مدیریت" و "انحراف معیار در پیشرفتهای گزارش شده" توسط برخی مدیران ارشد، نقاط ضعف خطرناکی را در بدنه حیاتی اقتصاد و خدمات کشور، به ویژه در بخشهای مالی و فناوری، آشکار ساخت که میتوانست در شرایط بحرانی تر، پیامدهای غیرقابل جبرانی داشته باشد.
جنگ سایبری و ضعف در بازیابی بانکهای کلیدی:
نمونه عینی این ضعف مدیریتی، عملکرد ناموفق دو بانک بزرگ سپه و پاسارگاد در مواجهه با حملات سایبری دشمن بود. این نهادهای مالی حیاتی، نه تنها در مرحله اول هک سایبری موفقیتآمیز دشمن قرار گرفتند و نتوانستند از دادههای حساس مشتریان و تراکنشها حفاظت کنند، بلکه در مرحله بحرانیتر بازیابی (ریکاوری) نیز با شکست مواجه شدند. برخلاف ادعاهای پیشین درباره پیشرفتهای امنیت سایبری و راهاندازی مراکز بازیابی اطلاعات (DRP)، گزارشهای موثق حاکی از آن است که خدمات این بانکها حتی پس از گذشت چند روز از پایان درگیریها نیز به طور کامل احیا نشده و شهروندان و بنگاهها با اختلالات جدی در دسترسی به خدمات بانکی و پرداخت مواجه هستند. این ناتوانی در بازگردانی سریع سرویسها، سوالات جدی درباره کیفیت مدیریت بحران، سرمایهگذاری واقعی در زیرساختهای امنیتی و پشتیبان، و صداقت در گزارشدهیهای پیشین درباره سطح آمادگی این نهادها ایجاد میکند.
فیشهای حقوقی غیر قابل رویت شرکت نفت:
همزمان، شرکت ملی نفت ایران، نیز از تبعات این سوءمدیریت و ضعف در آمادگی بحران مصون نماند. بر این اساس سیستمهای پرداخت حقوق و دستمزد شرکت، دچار مشکلاتی شدهاند به طوری که هنوز پس از گذشت 10 روز از تیرماه، فیشهای حقوقی شمار زیادی از کارکنان برروی اینترنت قابل استعلام و رویت نیست. این اختلال که به نظر میرسد ریشه در مشکلات فنی یا پشتیبانی داشته باشد، پرده از آسیبپذیری زیرساختهای حیاتی پشتیبانی در بزرگترین شرکت اقتصادی کشور برداشته است. سوال اینجاست که چرا سیستمهای حساسی مانند پرداخت حقوق، که ارتباط مستقیمی با انگیزه و معیشت نیروی انسانی محوری صنعت نفت دارد، از تابآوری لازم در برابر بحرانی حتی به کوتاهی ۱۲ روز برخوردار نبوده است؟
پدافند غیرعامل؛ هزینههای سنگین، عملکرد ضعیف:
این بحران های مدیریتی در بانکها و شرکت نفت، زنگ خطری جدی برای عملکرد کلی سازمان پدافند غیرعامل کشور محسوب میشود. این سازمان که با بودجههای کلان و تشکیلات گسترده، مسئولیت حفاظت از زیرساختهای حیاتی کشور در برابر تهدیدات (از جمله سایبری) را بر عهده دارد، در این آزمون عملیاتی کوتاه اما سخت، عملکردی ضعیف از خود نشان داد. هزینههای سنگین و سربار این سازمان در زمان صلح، در مقابل ناتوانی در پیشگیری از هک بانکها و اختلال در سیستمهای حیاتی شرکت ملی نفت و تاخیر طولانی در بازیابی آنها، جای پرسش بسیار دارد. آیا گزارشهای مثبت و آماری که پیش از این از سوی این سازمان ارائه میشد، انعکاس واقعی سطح آمادگی و صلاحیت فنی بوده یا محصول "انحراف معیار" در ارزیابی مدیران؟
تحلیل همکارنفتی:
در جنگ ۱۲ روزه اخیر، آنچه بیش از هر چیز عبرتانگیز است، عمق شکاف میان ادعاهای پیشرفت مدیریتی و واقعیت عملکرد در بحران است. سوءمدیریت در حفظ و بازیابی زیرساختهای حیاتی مالی (بانکها) و انرژی (پرداخت حقوق شرکت نفت)، همراه با وجود هزینههای گزاف، نشان میدهد که "فرهنگ گزارشدهی غیرواقعی" و "انحراف معیار در سنجش موفقیتها" توسط برخی مدیران، میتواند در لحظات سرنوشتساز، به عاملی تضعیفکننده تبدیل شود. این ضعفها اگرچه در یک جنگ کوتاه مدت بروز یافت، اما هشداری جدی است برای فاجعهبار بودن عواقب آن در بحرانهای گستردهتر یا طولانیتراست.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |