یادداشت سردبیر : دکتر عباس سلحشور
فساد فراگیر، فساد سیستماتیک و فساد سیستمی
«فساد سیستماتیک» به فسادی گفته میشود که در آن بازیگران سیاسی، سیستم اقتصادی را بنحوی دستکاری کرده اند تا از آن سیستم اقتصادی رانت های اقتصادی ایجاد نمایند که سیاستمدار ان از این فرایند برای تضمین کنترل دولت استفاده میکنند. به عبارت دیگر سیاست، اقتصاد را فاسد میکند.
بانک جهانی (WB) فساد را به عنوان «سوءاستفاده از مناصب دولتی برای منافع شخصی» تعریف کرده است.این یکی از متداول ترین تعاریف فساد در حوزه عمومی است. تعریف گسترده از بانک جهانی بین فساد "ایزوله شده" و "سیستمیک" تمایز قائل میشود.
تعریف بانک جهانی ماهیت کلی فساد را به عنوان سیستمی نمیپذیرد - مفهومی که وابستگی متقابل به رفتارهای انحرافی در موسسات بخش دولتی و/یا خصوصی را نشان میدهد.
فساد تابعی از عدم صداقت، فقدان صداقت و سوء استفاده از مناصب خصوصی و/یا دولتی برای منافع شخصی است.برای درک سیستمی فساد، باید آن را به عنوان زیر سیستمی از یک نظام اجتماعی درک کرد که در اخلاق، اقتصاد، سیاست، علم و فناوری و زیبایی شناسی گنجانده شده است.
فساد سیستمی نه تنها نقص یکپارچگی، فضیلت و اصول اخلاقی است، بلکه انحراف از هدف اصلی، فرآیندها، ساختارهای حاکمیتخواهد بود. از سویی پویایی چند بعدی فساد برای پوشیدن «نقابهای» مختلف، آن را به امری گریزان و پنهانی تبدیل کرده است.
پدیده فساد به عنوان یک زیرسیستم پیچیده، زندگی انسان را درگیر خودش میکند و در واقع فساد، فساد را تقویت میکند. فساد یک آسیب شناسی اجتماعی فراگیر با مراجع تولید مختلف است که همگی در ایجاد فساد نقش دارند. برای پرداختن به فساد پایدار، ابتدا باید فساد را به عنوان یک پدیده پیچیده سیستمی درک کنیم.
اخیرا مقالاتی منتشر شده که بین فساد سیستماتیک و فساد سیستمی تمایز قائل شده اند؛ از منظر ریشه کلمات سیستمی و سیستماتیک هر دو منشاء در کلمه سیستم دارند لذا یکی به گروه و شبکه سازی فساد دلالت دارد و دیگری بر زیرساخت فساد اشاره میکند. در اینجا به زعم نویسنده واژه ای جدید که شامل مفهومی از هر دو برداشت فساد سیستمی و فساد سیستماتیک است را میتوان تحت عنوان «فساد فراگیر» تعریف نمود.
در «فساد فراگیر» هم در ساختارها و فرایندها به صورت سیستمی امکان فساد قرارداده شده است و هم افراد و شبکه های فساد بدنبال ایجاد فساد در سیستم و استفاده از خلاء های موجود خواهند بود.