ماجرای یک استخدام تخیلی در صنعت نفت

به گزارش اختصاصی همکار نفتی | یکی از مخاطبان این رسانه داستانی غم انگیز تحت عنوان 《 ماجرای یک استخدام تخیلی در صنعت نفت 》برای همکارنفتی نوشت، نویسنده هشدار می‌دهد که این داستان کاملا تخیلی و غیرواقعی است ولی خواننده داستان می‌تواند آن را واقعی فرض کند در ادامه متن داستان آورده شده است:

در سال های نه چندان دور وقتی با مدرک تحصیلات اعلای تکمیلی و با اخذ بالاترین رده تحصیلی در رشته مهندسی ... پس از شرکت در آزمون تخصصی استخدامی صنعت نفت و طی مراحل بسیار سخت مصاحبه و.... بالاخره به استخدام صنعت نفت در آمدم احساس بالندگی و تمایز با سایرین داشتم تا اینکه داستانی در اطراف من رقم خورد و آنهم استخدام یکی از فرزندان روسای اداره ما در پروژه ای بود که ایشان مسول آن پروژه بود آقا محسن که فرزند رییس ما بود توانسته بود از طریق پدر، به استخدام موقتی و پروژه ای در بیاید که در سال بعد آن پروژه به یک پیمان تبدیل شد و آقا محسن فرزند رییس ما نیز به لطف پیمان تبدیل وضعیت به پیمانکاری شد دو سال بعد مصادف با دوران وزارت بیژن خان زنگنه، محسن قصه ما بدلیل توافقات مجلس و وزارت نفت تحت عنوان قانون، به نیروی قرارداد مستقیم تبدیل شد و گفتند چه کاریه که پیمانکار حقوق کارگر رو بگیره بعد بده به نیرو، مستقیم با نیرو قرارداد می‌بندیم و آقا محسن شد نیروی قراردادی، خلاصه زد و حدود دو سال و اندی پیش گفتند طبق بند حروف الفبا، در برنامه پنجم و ششم، آقا محسن قصه ما باید رسمی بشود و از قضا، رسمی شد و کلیه سوابق پیمانکاری و قراردادی او را هم شرکت نفت پذیرفت حال آقا محسن بعنوان یکی از روسای صنعت نفت در جنوب است و منِ فلاکت زده همچنان در فکر پرستیژ آزمون استخدامی و مدرک دانشگاهی خودم هستم و به عنوان یک کارمند معمولی زیر دست اقا محسن که سنش هم کمتر از منِ، شدم، بله این است ماجرای استخدامی تخیلی....

در خاتمه داستان مخاطب همکارنفتی، امیدواریم این غصه تلخ تخیلی باشد و واقعیت نداشته باشد..