قبل از هرچیز باید به شأن تصویب قانون پرداخت، خواستگاه قوانین احصا شود سپس اهداف، اراده، انگیره و قصد قانون گذار از تصویب این قانون حاصل شود.
در سال ۱۳۹۰ مقام معظم رهبری سفری به منطقه صنعتی عسلویه داشتند، آنجا با توجه به دغدغه ها و چالش هایی که وجود داشت و گزارش هایی که خدمت ایشان داده شد سنگ بنای نوشتن قانون اختیارات و وظایف وزارت نفت نهاده شد.
مقام معظم رهبری چند دغدغه داشتند، که مهمترین آنها حفظ منابع انسانی بود، ایشان اعتقاد داشتند این منابع انسانی استعداد خیلی خوبی دارند، علاقه مند و مومن به کشور هستند و توانمند در انجام کار هستند. لذا وجود نیروی انسانی و حفظ آن مهمتر از داشتن سرمایه نفت و گاز است. از طرف دیگر کشورهای همسایه شرایطی را تسهیل کرده بودند که در حال شکل دادن به یک جریان مهاجرتی بود.که این موضوع شرایط خوبی را برای کشور و صنعت نفت در پی نمیداشت. در فرمایشات مقام معظم رهبری چند دلیل وجود داشت که سنگ بنای تدوین و تصویب این قانون نفت شد:
۱. سخنرانی ایشان مقدم بر پایه گذاری قانون صنعت نفت است
۲. مکان سخنرانی دلالت بر وجود یک موضوع مهم است، که در آنجا دیدگاه ایشان یک دیدگاه حمایتی است.
۳. آنجا دغدغه متولیان امر بوده است، نه اینکه فقط دغدغه نفتی ها باشد. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، مسئولین محلی و کشوری، یک جامعه ای از نخبگان بوده است که این دغدغه ها را به سمع و نظر ایشان رساندند.
این قانون تصویب شد، در آنجا (ماده ۱۰) میگوید: نظام های اداری و استخدامی با پرداخت حقوق و مزایای کارکنان شرکت های تابع وزارت نفت که در واحدهای عملیاتی و تخصصی شاغل میباشند، که این "و" قابل تأمل است، اهداف و انگیزه های قانونگذار در اینجا مشخص میشود، با رویکرد تقویت رقابت پذیری و سرعت بخشیدن به بهره برداری از میادین مشترک، حفظ نیروی انسانی متخصص، تابع یک آیین نامه خاصی است که بدون الزام به رعایت قانون خدمات مدیریت کشوری با رعایت سایر قوانین و مقررات مربوط، با پیشنهاد وزارت نفت و تاییدمعاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور تهیه میشود و حداکثر ۶ ماه بعد به تایید ریاست جمهوری خواهد رسید. این کلیت ماجراست. اما سه بخش را برای این ماده میتوان در نظر گرفت:
۱. اهداف و جامه هدف، مهمترین اهدافش رویکرد در مسائل اداری، استخدامی و حقوق و مزایا است، زیرا در قانون خدمات مدیریت کشوری این ظرفیت وجود ندارد که پاسخگوی نیازهای صنعت نفت باشد.
۲. کارکنان شرکت های تابع صنعت نفت را در بر میگیرد، به عبارتی این موضوع را محدود در یک فضای مشخص و جغرافیای مشخص نکرده است، نگفته فقط در عسلویه یا سکوهای نفتی یا در تاسیسات سطح العرضی، برخلاف اینکه خیلی از دوستان و خصوصا دوستانی که در کمیسیون انرژی هستند و اشراف به صنعت نفت ندارند، استنباط میکنند که این قانون فقط برای سکوهای نفتی یا کشتی ها است، خیر اینطور نیست، زنجیره صنعت نفت اجازه نمیدهد که ما بصورت جزیره ای به این صنعت و کارکنانش نگاه کنیم، نکته مهم دیگر در اینجا ذکر واحدهای عملیاتی است، معنای واحدهای عملیاتی چیست؟ آیا صرفا پالایشگاه و تاسیسات سرچاهی و جریان انتقال انرژی است؟ خیر اینطور نیست. واحد عملیاتی به ایستگاه تقویت فشار نیز اطلاق میشود، واحدهای توزیع نیز از دسته واحدهای عملیاتی است، همچنین واحدهای انتقال گاز. بنابراین فقط محدود به عسلویه یا جنوب کشور نیست.
یک عبارت "و تخصصی" استفاده کرده است قانون گذار، نگفته است مهندسین، جامعه متخصصین را هدف داشته، اگر بخواهیم به مهندسین محدود کنیم انشقاق در صنعت نفت به وجود میآید.
وقتی این دغدغه ها را مد نظر داشته باشیم و به مذاکرات آن زمان مجلس رجوع کنیم: آقای کاتوزیان رئیس وقت کمیسیون انرژی، در خصوص دغدغه ماده ۱۰ و ماده ۹ که نمایندگان مجلس آن زمان نگران این بودند که دوگانگی در حقوق و مزایا ایجاد نشود، ایشان در آنجا توضیح میدهد: هرآنچه در وزارت نفت اتفاق میافتد باید به تایید معاونت توسعه سرمایه انسانی برسد، "هر آنچه در مجمع وزارت نفت تصویب شود، معاونت اجرایی رئیس جمهور میتواند آن را زیر و رو کند" بنابر این یک فرآیند کار وجود دارد برای تغییرات در حقوق کارکنان صنعت نفت. اینگونه نیست که مجموعه ماده ۱۰ را بصورت یک پکیج ببینیم و بدون هیچ ملاحظه ای عملیاتی شود. شبیه تصوری که بعضی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دارند.
عبارت "و تخصصی" به معنای عام استفاده شده است و به این معنا نیست که مثلا متخصصین در حوزه مدیریت یا حسابداری یا مالی و اقتصادی را دربر نمیگیرد، چرا؟ چون یک زنجیره است، وحدت زنجیره باید حفظ شود وگرنه آسیب وارد میشود.
۳. خاستگاه صدور این مزایا چیست؟ رویکرد تقویت رقابت پذیری. خب چه شرایطی برای این رویکرد فراهم است!؟ که مهمتر و شفاف تر و اثرگذارتر از تقویت شرایط اقتصادی و درآمدی کارکنان است. حفظ نیروی انسانی متخصص با سلام و صلوات که نمیشود، شرایط کشور و رویکرد جامعه متخصصین کشور نسبت به سال های دهه شصت متفاوت شده است. چطور میشود نیروی انسانی را حفظ کرد اگر بعضی از آقایان و حقوق دانان قائل به این نیستند که باید ظرفیت های مالی برای کارکنان ایجاد کرد. بهره برداری از میادین مشترک، نیاز به انگیزه دارد، این انگیزه از کجا باید ایجاد شود؟ شما تشریف ببرید در دمای ۵۰ درجه جنوب کشور با رطوبت بالای ۸۰ درصد کارکنید و حقوقتان هیچ تفاوتی با بقیه نداشته باشد. خب میرود جای دیگری کار میکند، خیلی از وزارتخانه ها کارشان بی استرس است و هیچ دغدغه ای برای سوخت رسانی ندارند. کارمند نفت نگرانی خطرات انفجار، انتشار گاز، مسمویت و آلودگی زیست محیطی را دارد. ضمن اینکه قرار نیست مزایا لجام گسیخته باشد، در تعریف مشخص است "تابع آیین نامه مشخص" و این آیین نامه باید به تصویب مجمع وزارت نفت برسد که براساس پارامترهای تخصصی و کارشناسی تهیه شده است. صنعت نفت یک صنعت ۱۱۰ ساله در کشور است. زمانیکه بسیار از ارکان دولت اطلاع نداشتند از نظام دیپلماسی اداری، صنعت نفت اینها را داشت. همین آیین نامه خاص یک الزاماتی دارد، اولین الزام را خود قانون گذار گفته است: سایر قوانین و مقررات مربوط رعایت شود پس وزارت نفت نمیتواند بصورت لجام گسیخته عمل کند. آقایانی که منتقد وزارت نفت هستند باید عینک بدبینی را بردارند. علاوه بر این ضمن رعایت قوانین و مقررات مربوط باید به تایید معاونت توسعه مدیرت و نیروی انسانی ریاست جمهوری برسد. این معاونت جایگاه عالی نسبت به نفت دارد و در مقام قانون گذاری، درجه اول اعتبار حوزه اداری قوه مجریه است. و کلان کشور را در نظردارد اگر تایید میکند. و پس از آن باید به تصویب ریاست محترم جمهور برسد، که ایشان اختیارش را از قانون گذار گرفته است و از جمیع جهات نظارت و اشراف دارد روی کار وزارتخانه ها و دولت.
بنابراین، برخلاف تصور بعضی آقایان که بعضی هم در داخل وزارت نفت هستند، اولا نه تنها کارکنان مناطق عملیاتی را دربر میگیرد جامعه متخصصین صنعت نفت را دربر میگیرد. قانون ماده ۱۰ مستثنی از قانون مدیریت خدمات کشوری شده و تفسیر غیرقانونی از آن هیچ مصلحت و منفعتی برای صنعت و کشور نخواهد داشت. بعضی آقایان نگران دیدگاه کلان کشور هستند، مگر میشود دیدگاه کلان در صنعت نفت نباشد. بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور صنعت نفت است و به راحتی نمیتوان از کنار آن گذشت.
گفته میشود حقوق های نجومی، خب چندتا لیست را منتشر کنید، از کدام حقوق نجومی صحبت میکنید؟ در وزارتخانه های دیگر مصداق فیش حقوقی نجومی وجود دارد. اگر منظورتان غواصی است که برای یک ماه جوشکاری گاز در عمق ۵۰ متری آب، حقوقش بالا میرود، خب طبیعت کارش این است. ولی مستمر نیست. آیا نباید تفاوت قائل شد بین کسی که با گاز ترش(H2S) کار میکند که یک استشمام آن مساوی مرگ است با کسی که خودکار به دست در اتاقش کار میکند؟
آنجا که بحث نیروهای متخصص است، در صنعت نفت افراد پس از کسب تجربه از کف سازمان در مناطق عملیاتی و اشراف کامل، به پختگی و بالندگی میرسند و سپس به سمت جامعه مدیریتی سوق پیدا میکنند. از منطقه جنوب شخص را میآوریم در ستاد که از دیدگاه کلان و شناخت کافی او در سازمان بهره مند شویم و به او میگوییم شرمنده تمام حقوق و مزایای جنوب را از شما قطع میکنیم. کدامیک از آقایان منتقد این را قبول دارد، ایثار را از خودش شروع کند، بعضی از همین آقایان منتقد از یک وعده غذایشان هم نمیگذرند. قصد ندارم فضا را احساسی کنم، اما لطفا قانون را درست بخوانید.
مجموعه ای از افراد متخصص در حوزه های مختلف قانون ماده ۱۰ را مطالعه و بررسی کردند، زحمت کشیدند، خون دل خوردند، روی هرکدام از واژه ها چانه زنی شده است، تعریفی برای هر قسمتش وجود دارد. این نبوده که یک شبه از دل کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بیرون بیاد. این قانون خیلی چکش کاری شده است، مدت زمان بسیار زیادی روی آن کار شده است. اما نمیدانم چرا آقایان مخالف با این قانون فقط ماده ۱۰ را میبینند، چرا سایر مواد این قانون را نمیبینید. همه چیزی که شما با هر عنوانی بخواهید بگذارید روی آن در مقابل پارامترهایی که در فصل های دیگر قانون هست که اگر خدایی ناکرده کوتاای درش صورت بگیرد فاجعه است آنجا، چرا دغدغه آنجا را ندارید، چرا نگران نیستید؟ خب برید سایر فصول قانون نفت را بخوانید، چرا برای رضای خدا آنجا احساس تکلیف نمیکنید؟ چرا فکر میکنید اگر جامعه نفت را شخم بزنید و به انشقاق برسانید مصلحت کشور است. فاجعه به وجود میآید. در همین صنعت نفت، وزیر محترمی ۲۰ دقیقه سخنرانی میکند و از شدت گرما غش میکند. برادر همان وزیر و نمایندگان مجلس، در همان منطقه دارند کار و زندگی میکنند ۳۶۵ روز سال.
این قانون خاص و موفقی است، بر اساس اصول حقوقی است. فوق العاده هایی که در این قانون در نظر گرفته شده است فوق العاده های عجیب و غریبی نیست. بخش اعظمش در قانون مدیریت خدمات کشوری هم متصور است و داریم. در ماده ۶۸ قانون خدمات مدیریت کشوری ۹۰٪ چیزهای که در نفت وجود دارد، آنجا هم هست. فصل دهم قانون مدیریت اعتقادش بر این است که یک رابطه منطقی بین عملکرد و پاداش برقرار باشد. چرا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی یا آقایانی که مخالف هستند در سایر سازمان های دیگر، همین را قائل نیستند برای وزارت نفت. قوانین خلص دیگری هم وجود دارد چرا نگران آنها نیستید. چه کسی گفته سازمان انرژی هسته ای بعنوان مثال، سازمانی است که نمیشود به طرفش رفت. خب اگر قرار است عدالت اجتماعی را به زعم شما ورود پیدا کنید (که من قائل به این مدل عدالت نیستم) خب بروید بقیه جاها را نیز بررسی کنید. سراغ دستگاه های نظارتی هم بروید، سراغ دستگاه های ظابط قضایی هم بروید.
هیچکدام از دغدغه هایشان مبتنی بر ثواب نیست، خیر از آن در نمیآید.
امیدواریم قانون اجرا شود. هیچکس در صنعت نفت زیاده خواه نیست. صنعت نفت بیشترین جامعه ایثارگری را در کشور دارد. متعهدترین افراد را دربر دارد. در زمان جنگ بدن های تکه تکه شده همکاران بالای فلرهای ۴۰ متری میچسبید. روی لول های داغ کباب میشدند اما دست از کار نمیکشیدند. فقط امروز را نبینید، کمی چشم دل را باز کنید.
صنعت نفت بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور است و جایگزین ندارد، خودمان را گول نزنیم، سیاست یک چیز است و واقعیت چیز دیگری است.
نویسنده : ا.م